رالف رانگنیک کیست ؟

پرفسور فوتبال رالف رانگنیک، کسی به ابداع کننده پرسینگ معروف است و احتمال این که سر مربی منچستر یونایتدبشود بسیار بالا است و توسط منابعی معتبر تایید شده است. روش بسیار جذابی که رالف رانکینگ بازی می کند سرمربی منچستر یونایتد شدن را برای این مربی بسیار جذاب می کند. در پایین به صورت کامل به روش بازی این مربی پرداخته ایم تا بداینم با دانش ترین مربی پس از فرگوسن چگونه بازی می کند. رالف رانگنیک کیست و هر آن چیزی که نیاز است بدانید درباره او
رالف رانگنیک تجزیه و تحلیلگر تاکتیکی یکی از مشهورترین مربیان فوتبال در کشور آلمان است. از او به عنوان یک مربی انقلاب گر در فوتبال المان یاد میشود زیرا رانگنیک یکی از نخستین مربیانی است که سیستم 4 دفاعه را در بوندسلیگا اجرا کرد.
تجزیه و تحلیل تاکتیکی ما عمدتا به کار او در هوفنهایم و زمان حضور او در لایپزیک میپردازد، زیرا او به عنوان مربی به مدت زیادی در این دو تیم فعالیت می کرد.
در این تحلیل ، ما میخواهیم برخی از اصول رانگینک را در طول مرحله حمله و مرحله دفاعی نشان دهیم. علاوه بر این، ما توضیح میدهیم که چگونه مربی آلمانی در طرز تفکر درباره ی تاکتیک ها و البته انتقال توپ در بوندسلیگا انقلابی عظیم ایجاد کرد.
سیستمهایی که او بیشتر استفاده میکند:
در هوفنهایم ، رالف عمدتا از 4 – 3- 3استفاده می کرد. با این حال، با نگاهی به کل حرفه مربیگری او، رالف رانگینک اغلب سیستم 4 – 4 – 2 را به کار گرفته، که میتواند به شکل 4 – 2 – 2- 2 به صورتی که در نمودار زیر نشانداده شدهاست، تبدیل شود. گزینه دیگر ترکیب 4-4-2 که او استفاده می کرد ، 4-2-2-2 لوزی است که شباهت های زیادی به 4-2-2-2 دارد.(این ترکیب لوزی شکل همون ترکیب فعلی لیورپول هست)
در لایپزیک او از ترکیب 3-5-2 هم در کنار ترکیب 4-2-2-2 استفاده می کرد. اگرچه اصول آنها یکسان باقی ماند، ولی او یک بازیکن دیگر به میانه میدان اضافه کرد آن هم در حالی که هنوز با دو مهاجم بازی میکند. این کار باعث میشود که دو نفر از آنها بر روی زمین فشار بیاورند، در حالی که هنوز یکی از آنها فضای جلوی خط عقب را پوشش میدهد. این کار به آنها اجازه میدهد تا در مرحله دفاعی برتری عددی بیشتری داشته باشند. اینکه آنها چه گونه ان را اجرا میکنند را در بخش بعدی توضیح میدهیم.
بخش پرسینگ
رالف میلان ارگو ساچی را تماشا می کرد و برخی از اصول ساچی مانند شیوه دفاع فضا محور و توپ محور را در تیم خودش اتخاذ کرد.
ساچی یکی از پیشگامان این روش بازی بود و با الگو برداری رالف رانگنیک که یکی از پیشگامان اصلی در دفاع چهار نفره بود این روش کامل تر شد.
هنگامی که تیم او توپ را از دست می داد، به دنبال فشار اوردن به حریف و باز پس گیری سریع توپ بود(پرس 8 ثانیه ای). این روش به آن ها کمک می کرد که به سرعت وارد یک حمله شوند و از بی نظمی تیم حریف به بهترین شکل استفاده کنند.
با تمرکز بر بخش پرسینگ، رالف در این باره گفته بود: میخواهد با استفاده از برتری عددی به بازیکن صاحب توپ فشار وارد کند. برای انجام این کار، آنها از دامهایی استفاده میکنند که هافبک های حریف را به دام بیندازند. یک موضوع رایج که در هوفنهایم دیده میشد این بود که یک هافبک راهی برای حریف بازی می کرد تا سپس چندین بازیکن به طور خاص از طرف نقطه کور به صاحب توپ فشار آورند تا توپ را پس بگیرند( ساده تر یعنی اجازه میدادن هافبک حریف توپ را بگیرد و بعد ان بازیکن را احاطه میکردند و گزینه های پاسش را ازش میگرفتن و در نهایت توپ را پس میگرفتند.
با استفاده از سیستم 4-3-3 ، آنها به اندازه کافی قدرت داشتند که در مرکز زمین به حریف فشار بیاورند، در حالی که وینگر ها به مدافعان کناری فشار میاوردند تا آن ها در تله گرفتار شوند(بیان ساده تر: کاری میکردن مدافع های کناری توپ را به وسط بدهند که بعد با آن تله ای که قبلا توضیح دادم توپ را ازش بگیرند)
اما علاوه بر تلههای پر فشار که معمولا انجام می شود، وینگر های تیم رالف نیز دارای هدف هایی برای پرس هستند. وقتی به مکانیسمهای فشار آنها دقت کنید، می توان شباهتهایی را با لیورپول کلوپ مشاهده کرد. برای نمونه، میدان پرسی بین مدافعین مرکزی ایجاد میشود. به عنوان مثال، با وارد کردن فشار به مدافع کناری باعث میشوند که توپ به مدافع مرکزی پاس داده شود و بعد پرس روی مدافعان اعمال میشود.
تفاوت اصلی بین هوفنهایم و لایپزیک در بخش پرس این بود که هوفنهایم از وسط پرس را انجام میداد ولی در لایپزیک پرس در زمین حریف انجام می شد .
در سیستم 4-4-2 خود در لایپزیک، آنها از محرکهای فشار ساده مانند پاس رو به عقب و سپس حمله به طور جمعی به سمت توپ استفاده میکردند.(یعنی کاری میکردن دفاع وسط توپ رو بگیرد بعد بهش فشار وارد می کردند). آنها با اشغال فقط یک چهارم زمین، بازیکن دارای توپ را در فشار قرار می داند و تمام گزینه های پاس او را از او می گرفتند. آنها با فشار زیاد گزینه سوییچ کردن بازی را از حریف می گرفتند . با استفاده از دفاع 4 نفره می توانستند از همدیگر حمایت کنند و گزینه استفاده از پاس بلند را از حریف بگیرند(به بیان ساده: پرس بی پشتوانه نمی کردند)
چینش تیم رالف در پرس کردن و هنگامی که تیم حریف در موقعیت حمله است:
هافبک مرکزی جلوی خط دفاع را پوشش می دهد، آن هم در حالیکه مدافع میانی فضای پشت دفاع رو پوشش می دهد.
وقتی دفاع چهار نفره در بوندسلیگا تازه ظهور کرده بود رالف گفت:
ما فول بک های خود را بدون برنامه رو به جلو رها نمی کنیم، این فقط به موقعیت بستگی دارد که فول بک ما کیست.
مراحل انتقال توپ
ضد حمله و شکستن پرس:
اصول او در فاز انتقال توپ یکی از کلیدی ترین بخش های فلسفه ی رالف است، در زمان حضور او در هوفنهایم ، او از این روش ضد حمله سریع نامیده شده بود. ( در اصل همان روش کلوپ، خیلی سریع توپ را از حریف بگیر و حمله کن)
در حالی که عمق دفاع حریف به آنها اجازه میدهد که به سرعت به گل برسند، از پاس های مربعی شکل(نگه داشتن توپ و انتقال توپ را به شکل سریع انجام ندادن ) جلوگیری می شد چون بر اساس حرف های رانگنیک این فقط وقت تلف کردن است . مربی آلمان از بازیکنان خود می خواست تا ظرف کمتر از ده ثانیه یک ضد حمله را تمام کنند، زیرا در این بازه ی زمانی است که احتمال بیشتری برای گل زدن وجود دارد. به منظور تمرین، او حتی از یک ساعت با شمارش پایین استفاده میکرد که بازیکنان میتوانستند صدای تیک تیک آن را بشنوند. بر اساس حرف های رانگنیک ،به این ترتیب، قانون ده ثانیهای برای زدن گل به یک غریزه تبدیل می شد (ملکه ذهن بازیکنا می شد)
پس از کسب مالکیت، آنها فورا به دنبال هجومی ترین بازیکن خود می گردند ، وینگر ها از جناحین به سرعت بازیکن دریافتکننده توپ را حمایت خواهند کرد. با این حال، آنها فقط حداکثر فضای ممکن را ایجاد می کنند تا تیم سریع به گل برسد .
در اینجا ما میتوانیم نمونهای از بازی تیم را ببینیم که بعد از به دست آوردن توپ ،از محوطه جریمه خود و فقط با استفاده از چهار پاس به محوطه جریمه حریف می رسند.پس از پنجمین و آخرین پاس، مهاجم Vedad Ibisevic میتواند گل را به ثمر برساند.
همانند انتقالهای تهاجمی، رالف انتقال از حالت دفاعی را به عنوان جزئی حیاتی از مدل بازی خود میبیند. با این حال، در مقایسه با انتقال تهاجمی، پنجره زمانی بعد از، از دست دادن توپ کوتاهتر است. در عرض هشت ثانیه، توپ باید پس گرفته شود چرا که این بازه ای از زمان است که تیم حریف هنوز فاقد سازماندهی است. و اگر چه بسیاری از صحبتها در مورد یورگن کلوپ به عنوان کسی که از پرس بالا استفاده می کند وجود دارد ، حقیقت این است که رالف جزو اولین مربیانی است که فشار از بالا را اعمال کرد
ساختار نزدیک بازیکنان به حفظ فاصله کوتاه کمک میکند. در نتیجه، بازیکنان میتوانند به سرعت به سمت توپ پس از، از دست دادن آن حرکت کنند و با آن حمله حریف را در نطفه خفه کنند.
اصول حمله وی
تاکتیک های حمله های رانگنیک حول پاس های سریع عمودی می چرخد.حتی در هنگام حملات و خلق موقعیت،تیم های وی سعی میکنند زودتر دروازه حریفان را مورد تهدید قرار بدهند.در ترکیبی که او می چیند دو محور در جلوی خط دفاعی پوشش مورد نیاز را در مرحله حمله تضمین می کند زیرا احتمالات از دست دادن توپ توسط مربی سابق آر بی لایپزیش در نظر گرفته شده است.
بجای اجرای یک بازی موقعیتی، بازیکنانی که در کناره ها بازی می کنند سعی میکنند که فشار را بر روی حریفان بیشتر کنند و از فضاهای خالی به خوبی استفاده کنند و فشار راا روی حریف افزایش بدهند. از طریق ساختار های مثلثی شکل و الماسی شکل وی،بازیکنان می توانند با لمس توپ کمتری بازی کنند و به بازی با سرعت بالا روی بیاورند.
تاکتیک های تجزیه و تحلیل:
لایپزیک رانگنیک با ساختار های مثلثی و خطوط عبور کوتاه ، از بلوک دفاعی حریف ترکیب می شود.
طرفین ترکیب او معمولاً با دو نفر در جلو بازی می کنند و بال های ترکیب او به داخل فضاهای خالی ترکیب حریف نفوذ می کنند و حتی گاهی اوقات به عنوان بازیساز در پشت مهاجم ها بازی میکنند.
با تبدیل شدن وینگر های او به بازیساز،قرار نیست هافبکهای دفاعی و دفاع های مرکزی در نواحی مرکز زمین باقی بمانند،زیرا گزینه های دیگری از بازیکنان میتوانند پست های آنها را پر کنند و با حرکت رو به بالای خود به مدافعین کناره های زمین اجازه شرکت در حمله را می دهند.
همانطور که بازیکن های میانی به طور گسترده حرکت می کنند،دفاع راست می تواند رو به جلو بازی می کنند و همچنین مسیر را برای وینگر راست باز کند.از آنجا که بازیکنان دفاعی همیشه فضاهای یکسانی را اشغال نمی کنند و با این انعطاف پذیری بالای ترکیب او،تیم حریف نمی تواند پیش بینی کند که تیم رانگنیک چگونه حمله می کند و کار آنها را دشوار می کند.
این چرخش های درون به بیرون توسط بازیکنان،کار را برای پوشش دادن تمام خطوط عبوری توسط هافبک های تیم حریف، سخت می کند.در نتیجه اغلب تیم های رانگنیک می تواند از نیمه فضاهای موجود در زمین استفاده می کنند و با قرار گرفتن مهاجمان در خطوط مرکزی،آنها میتوانند با سرعت بالا و پاس های بلند توسط بازیکنان به عمق خط دفاعی حریف نفوذ کنند که این نفوذ ها یا به صورت مورب یا عمودی است.
آنها با این کار از فضاهای مقابلی که حریف در اختیارشان می گذارند استفاده میکند و خط دفاعی حریف دردوراهی قرار می گیرند که یا باید از جریان بازی خارج شوند یا شکافی در بین آنها باید اجرا شود و یا در دفاع بماند و یکی از بازیکنان تهاجمی را قادر به دریافت و چرخش توپ بین بازیکنان می کند.
دفاع چپ حریف با این ترکیب تیم رانگنیک مورد فشار زیادی قرار می گیرد زیرا توسط دفاع راست و وینگر راست مورد حمله قرار می گیرد.با داشتن تعداد زیادی بازیکن هجومی و استفاده از ۲ مهاجم در ترکیب و حداقل ۲ بازیکن دیگر باعث ایجاد موقعیت های مختلف برای ضد حمله می شود. وقتی که یک بازیکن توپ را از دست میدهد ، بازیکن دیگر آماده است که توپی را که او از دست داده است بگیرد و از فضایی که توسط مدافع صاحب توپ ساخته می شود استفاده کافی را بکند و تیم خود را صاحب موقعیت حمله مناسب کند.
آخرین ویژگی تاکتیک رانگنیک این است که ساختار باریک تهاجمی تیم او حریف را مجبور می کند که ساختار دفاعی خود را نیز باریک قرار بدهد تا تمام خطوط عبوری در مرکز و فضاهای اطراف را پوشش بدهند در نتیجه فضایی در اطراف باز می شود و مدافعین کناری تیم از این فضاها استفاده می کنند و در صورت امکان با سانتر توپ ها و استفاده از یک سوم دفاعی حریف به آنها گل بزنند.تیم های رانگنیک هجومی هستند و کار حریفان مقابل آنها سخت و دشوار است.
نتیجه گیری
تیم رانگینک به مالکیت توپ ادامه نخواهند داد. آنها به عنوان یک تیم به شکل دفاعی به عقب بر نمیگردند تا به انتظار فرصتی برای بدست آوردن مجدد توپ باشند.
در عوض، آنها به طور فعال در به دام انداختن حریف برای گرفتن توپ با برتری عددی در مناطق خاص تلاش می کنند. آنها پس از گرفتن توپ، به سریع ترین شکل ممکن به حریف حمله میکنند. در طول مرحله مالکیت توپ، آنها همچنین به دنبال محتملترین گزینههای حمله عمقی برای تهدید حریف هستند. ایده ای که در پشت همه این اصول نهفتهاست این است که شانس سواستفاده از بی نظمی ساختار دفاعی حریف در هنگام بازپس گیری سریع توپ بسیار بالا است.
سبک بازی او در کل به آمادگی بدنی و دویدن بسیار زیاد نیاز دارد. به همین خاطر او ترجیح میدهد با تیم های نسبتا جوان بازی کند. این امر تیمهای او را قادر میسازد که سریعتر ریکاوری کنند و در طول یک فصل کامل، آمادگی بالا را در هر دو، تمرین و مسابقه حفظ کنند.
در کل، رایگینک یکی از جالبترین مربیان موجود در بازار است. و با تجربه او در بحث مربیگری در لیگ آلمان میتواند مربی جذابی برای بسیاری از باشگاههای بزرگ حتی خارج از آلمان باشد.
با توجه به سبک بازی وی ، چنانچه او سرمربی منچستریونایتد شود، باید انتظار احیا ون ده بیک،تلس و لینگارد باشیم.
اما بسیار بعید است که وی سرمربی تیم شود، زیرا او یک کادر 10 نفره دارد که همیشه درکنار او خواهد بود.
رالف انتظار دارد صفر تا صد تیمش را خودش مدیریت کند.
یعنی از تیم پایه و آکادمی تا تیم اصلی را مدیریت کند و حتی در بحث جذب بازیکن نیز اختیار کامل داشته باشد.